Islamic Republic of Iran

چو ایران نباشد تن من مباد

Islamic Republic of Iran

چو ایران نباشد تن من مباد

مشخصات بلاگ
Islamic Republic of Iran

لبیک یا خامنه ای لبیک یا خامنه ای لبیک یا خامنه ای


انقلاب ما انفجار نور بود.
امام خمینی(ره)

حضرت سید علی خامنه ای
این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست


شاخص های دولت اسلامی
بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، از فساد دور باشد و دنبال اشرافیگرى خودش نباشد




جهنم خردمندان بهتر از بهشت احمقهاست.
ویکتور هوگو





ارتباط با من در تلگرام: @unknowm_figure

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ناگفته‌هایی از حادثه‌ی تلخ سوء قصد به جان رهبر انقلاب اسلامی

جمعی از اعضای تیم حفاظت و اعضای تیم پزشکی حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای بعد از ۲۵ سال، در محضر رهبر انقلاب به بیان خاطرات و ناگفته‌هایی از حادثه تلخ ترور در ششم تیر۱۳۶۰ پرداختند.


در این مراسم که نزدیک به ۴ ساعت به طول انجامید، آقایان خسروی وفا، حاجی‌باشی، جباری، جوادیان، پناهی و حیاتی از محافظان قدیمی رهبر انقلاب، به همراه ۳ نفر از تیم پزشکی ایشان ــ دکتر میلانی، دکتر زرگر و دکتر منافی ــ به مرور خاطرات خود از ششم تیر ۱۳۶۰ پرداختند. آنچه می‌خوانید روایتی است کوتاه از این نشست.

 

- اصلا اون روز مسجد یه جور دیگه بود...
- راست می‌گه! مثل همیشه نبود، هفته‌ی قبل هم که برنامه لغو شد، اومده بودیم اما اینطوری نبود!
- توی حیاط یه جایی واسه ضبط صوت‌ها درست کرده بودیم.
- نماز ظهر که تموم شد، آقا رفتن پشت تریبون.
- سئوال‌ها هم خیلی تند و بعضا بی‌ربط بود...
- پرسیده بودن شما داماد وزیر گرفتی و فلان قدر مهر دخترت کردی.
- آقا اول کمی درباره شایعات علیه شهید مظلوم بهشتی صحبت کرد و بعد هم اشاره کرد که من اصلا دختر ندارم!
- من دیدم یه نفر با موهای وزوزی داره با یه ضبط صوت به سمت تریبون میاد.
- نه یه نفر نبود! ضبط رو دست به دست دادن تا کسی شک نکنه!
- منم فکر کردم ضبط بچه‌های خود مسجده؛ دیگه شک نکردم چرا این ضبط مثل بقیه توی حیاط نیست!
- ولی نفر آخر، از خودشون بود!
- آره! آره! چون دقیقا ضبط رو گذاشت رو به آقا و سمت چپ؛ درست مقابل قلب ایشون!
- من همینطوری رفتم به ضبط یه سری بزنم! کمی زیر و بمش را نگاه کردم و بعد ناخودآگاه جاشو عوض کردم، گذاشتم سمت راست، کنار میکروفن، کمی با فاصله‌تر از آقا!
- یکدفعه میکروفن شروع کرد به سوت کشیدن...
- آقا برگشتن گفتن: این صدا را درست کنید یا اصلا خاموش کنید.
- منبری‌ها این جور مواقع کمی عقب و جلو می‌شن تا بلکه صدا درست بشه!
- من روبروی آقا، کنار در شبستان وایساده بودم، آقا کمی به عقب و سمت چپ رفتند که یکدفعه...
- یه صدای عجیبی توی شبستان پیچید...
- اول فکر کردم، تیر اندازی شده...
- سریع اسلحه‌ام رو درآوردم... تا برگشتم دیدم...

و اشک، چنان سر می‌خورد توی صورتش که هر چه‌قدر هم لبش را بگزد؛ نمی‌تواند کنترلش کند... سرش را تکان می‌دهد و به "حاجی‌باشی" نگاه می‌کند، او هم سرش را انداخته پائین و با دست اشک‌هایش را می‌چیند. "پناهی" به دادش می‌رسد و ادامه می‌دهد:

ــ مردم اول روی زمین دراز کشیدند و بعد هم به سمت در هجوم بردند، من اسلحه‌ام را از ضامن خارج کرده بودم، تا برگشتم سمت جایگاه دیدم ــ بغضش را فرو می‌خورد ــ "آقا" از سمت چپ به پهلو افتاده‌اند روی زمین! داد زدم: حسین! "آقا"... تا برسم بالای سر "آقا"، "حسین جباری" تنهایی "آقا" را بلند کرده بود و به سمت در می‌رفت...

"جوادیان" که هنوز صورت گردش سرخ سرخ است، فقط سرش را به طرفین تکان می‌دهد و حتی چشم‌هایش را هم از ما می‌دزدد. "حیاتی" اما ماجرا را اینگونه ادامه می‌دهد:

ــ هرطور بود راه را باز کردیم و خودم برگشتم پشت تریبون، ضبط صوت مثل یک دفتر ۴۰برگ از وسط باز شده بود. با ماژیک قرمز هم روی جداره داخلی‌‌اش نوشته بودند: "‌اولین عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی!"

***

  • علیرضا نعمت الله پور افشار

پس از عزل بنی صدر، منافقین اعلام قیام مسلحانه کردند.بنی صدر به منزل منافقین پناهنده شد و توسط آنان همراه با رجوی از ایران گریخت و به دامن غرب پناه برد.حزب الله، در جنگهای خیابانی، منافقین و گروه های مارکسیستی چپ مسلح را سرکوب و آرامش را به کشور بازگرداند.اما از شخصیتهایی که بیشترین سهم را در پیروزی حزب الله، تداوم خط ولایت امام و اجرای احکام الهی در جامعه داشتند، انتقام گرفتند.آنان آیت الله خامنه ای را در تاریخ 6 تیر ماه 60، هنگامی که در مسجد «ابوذر» تهران سخنرانی می کردند، ترور نمودند که بشدت مجروح شدند و به مدت 42 روز تحت معالجه قرار گرفتند، که پس از مرخصی از بیمارستان، از ناحیه دست راست همچنان دچار مشکل ماندند و به عنوان افتخارآمیز جانباز انقلاب اسلامی نائل شدند. (1)

  • علیرضا نعمت الله پور افشار

تحقق شخصیّت اصلی امام(ره) در جهاد فی سبیل الله بود

امام مظهر عینی حرکت عظیمی است که ملّت ایران آغاز کرد و تاریخ خود را متحوّل کرد؛ امام بنیان‌گذار یک مکتب فکری و سیاسی و اجتماعی است. ملّت ایران این مکتب را، این راه را، این نقشه را پذیرفت و در آن مشغول حرکت شد؛ ادامه‌ی این راه بستگی دارد به اینکه این نقشه‌ی راه، درست شناخته بشود؛ بدون اینکه امام را درست بشناسیم - به‌معنای شناخت اصول امام - این نقشه‌ی راه، شناخته نخواهد شد. بدیهی است بحث ما بر مبانی فکری امام است؛ بحث بر سر تصمیم‌های مقطعی و مربوط به زمان یا مکان نیست؛ بحث بر سرِ آن شاکله‌ی اصلی تفکّر امام بزرگوار ما است؛ این را میخواهیم درست بشناسیم.


امام البتّه یک فقیه بزرگ بود؛ هم یک فقیه برجسته و بزرگ بود، هم فیلسوف بود، هم صاحب‌نظر در عرفان نظری بود، در این مسائل [و] بخشهای فنّی و علمی یک سرآمد به‌حساب می‌آمد لکن شخصیّت برجسته‌ی امام به هیچ‌کدام از اینها وابسته نیست؛ بلکه شخصیّت اصلی امام در تحقّق مضمون آیه‌ی «وَ جهِدوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِه»(۱) [بود]؛ امام بزرگوار با داشتن آن زمینه‌های برجسته‌ی علمی، وارد میدان مجاهدت فی‌سبیل‌اللَّه شد و این مجاهدت را تا آخر عمر خود ادامه داد و حرکت عظیمی را به‌وجود آورد؛ نه فقط در کشور خود بلکه در همه‌ی منطقه‌ی ما و در همه‌ی دنیای اسلام و به یک اعتبار در همه‌ی جهان. محصول این حرکت، یک محصول بی‌نظیر بود.

دو کار بزرگ و بی‌سابقه‌ی در تاریخ کشور به‌وسیله‌ی امام تحقّق پیدا کرد؛ یکی برانداختن بنای سلطنت موروثی ظالمانه و غیر عاقلانه که چند هزار سال در کشور ما سابقه داشت. این بنای پوسیده‌ی کهنه‌ی غلط که حکومت کشور به دست انسانهایی باشد و به‌صورت موروثی از کسی به کسی برسد، یا با شمشیر و زور نظامی حکومت به دست بیاید و بعد نسل به نسل از یکی به دیگری به ارث برسد، یک سنّت غلط و بی‌منطق در طول چند هزار سال در کشور ما بود؛ کار اوّل امام این بود که این بنای غلط را برانداخت و کار را به دست مردم کشور سپرد.
کار بزرگ دوّمی که امام بزرگوار انجام داد، ایجاد یک حکومت و نظامی بر اساس اسلام بود که این هم در تاریخ کشور ما بلکه بعد از صدر اسلام در تاریخ کلّ اسلام بی‌سابقه بود. این جهاد بزرگ امام بزرگوار ما یک چنین محصول ارزشمندی داشت و لذا جا دارد واقعاً گفته بشود که «جاهَدَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِه»؛(۲) همچنان‌که در قرآن هست: وَ جهِدوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِه؛ و همچنان‌که درباره‌ی اولیای دین گفته میشود، این مرد بزرگ هم مصداق «جاهَدَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِه» است.۱۳۹۴/۰۳/۱۴

  • علیرضا نعمت الله پور افشار

بازخوانی سخنان تاریخی رهبر انقلاب درباره ریشه تاریخی عاشورا

 

عاشورا زمانی بوجود آمد که خواص طرفدار حق از ترس از دست دادن مال و پست و مقام حاکمیت باطل را پذیرفتند/ منشا انحراف جامعه، سقوط گروه اندک اما تأثیرگذاری است به نام خواص/ ابن زیاد خواصی را بین مردم می فرستاد که آنها را از جنگ با دشمن بترساند.

 

 

مقام معظم رهبری، با اندیشه ای ژرف و دانشی وسیع، درس ها، پیام ها و عبرت هایی از مدرسه ی عاشورا مطرح نموده و جان تشنه ی شنوندگان را از درس های سازنده و الهام آفرین عاشورا سیراب می نماید. نوآوری، طراوت بیان، خلوص، عامل بودن و زمان آگاهی سبب گشته، دُرهای صید شده از آموزه های عاشورایی زیر نور خورشید آگاهی بدرخشند، چشم ها را خیره کرده و از جان برآمده بر جان نشینند. در دوران سیاه ستم شاهی، که اختناق یزیدی نفس ها را در سینه ها حبس کرده بود و ضرورت مبارزه ای حسینی از هر جهت احساس می شد، در مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی از سویی غبار تحریف از چهره ی مکتب عاشورا می زداید و از دیگر سو پیام عاشورا را چنان ترسیم می نماید که راه مبارزه را روشن و فروخفتگان را بیدار و عاشقان کربلا را به آنجا می برد که چون یاران امام حسین علیه السلام نه از خیل دشمن می ترسند و نه از قساوت قساوت پیشگان هراسی به خود راه می دهند.

 

  • علیرضا نعمت الله پور افشار